در نه جای قرآن از کوهها با تعبیر«رواسی»یاد شده است (1) و جعلنا فی الارضرواسی ان تمید بهم (2) ،و کوهها را در زمین پا بر جا و استوار نهادیم تا مبادا[زمین]آنان[مردم]را تکان دهد و بلرزاند».
اساسا تعبیر از کوهها به«رواسی»بدان جهت است که«ثابتهایی»هستند که برریشههای مستحکم استوار میباشند و از ماده«رست السفینة»گرفته شده،به معنایلنگر انداختن کشتی است که به وسیله این لنگرها در تلاطم آبهای دریا استوار وپا بر جا میماند.از این رو،کوهها هم چون لنگرهایی هستند که زمین را در گردشها وچرخشهای خود،از لرزش و تکان باز میدارد.
هم چنین از کوهها به«اوتاد»تعبیر شده،به معنای میخها،که زمین را از هم پاشیو فرو ریزی نگاه میدارد و الجبال اوتادا (3).
مولا امیر مؤمنان در این زمینه گفتاری دارد،که به خوبی تعابیر اعجاز گونه قرآن راروشن میسازد.میفرماید:
«و جبل جلا میدها،و نشوز متونها و اطوادها،فارساها فی مراسیها،و الزمهامقراراتها.فمضت رؤوسها فی الهواء،و رست اصولها فی الماء.فانهد جبالها عنسهولها،و اساخ قواعدها فی متون اقطارها و مواضع انصابها.فاشهق قلالها،و اطالانشازها،و جعلها للارض عمادا، و ارزها فیها اوتادا.فسکنت علی حرکتها من انتمید باهلها،او تسیخ بحملها،او تزول عن مواضعها.فسبحان من امسکها بعدموجان میاهها (4) ،هم راه با سرشتن صخرههای بزرگ زمین و بر آمدن دل این صخرههاو قلههای بلند سر به فلک کشیده،در جای گاههای خود استواریشان بخشید.پسقلهها را در هوا به بلندا برد و ریشههای شان را در آب فرو کشید.بدین سان خداوندکوهها را با بلنداشان از دشتها جدا ساخت و پایههای شان را چونان ریشه درختاندر زمینهای پیرامون و مواضع نصبشان،در اعماق زمین نفوذشان داد.کوهها را باقلههایی بس بلند و سلسلههایی به هم پیوسته و دراز،تکیهگاه زمین ساخت وچونان میخها بر آن بکوفت. چنین است که زمین به رغم حرکات گوناگونی که دارد،برای ساکنانش از لرزش و تکان نگاه داشته شد و از فرو در کشیدن بار خود، بازداشته شد و از لغزش از جای گاه خود در امان ماند.پس بزرگ استخداوندی کهزمین را به رغم تلاطم امواج خروشان آبهای آن،چنین استوار نگاه داشت».
در بخشی از این گفتار درربار آمده:«زمین به رغم حرکتهای خود از لغزش ولرزش و فرو پاشیدگی نگاه داشته شد.»از این گفتار سه نکته به دست میآید:
1- زمین دارای حرکتهای گوناگون است،ولی به رغم این حرکتها آرامش وتعادل خود را حفظ کرده است.
2- پوسته زمین مستحکم است و از هم نمیگسلد و لایههایش گسسته نمیشود،تا ساکنان و بارهایش را در درون خود فرو نکشد.
3- زمین در حرکت وضعی و انتقالی و برخی حرکتهای دیگر،آرام و استواراست و از مدارهایی که به طور منظم در آن میگردد، بیرون نمیافتد.
این گونه نکتهها امروزه مورد تایید اکتشافات و پژوهشهای علمی قرارگرفته است.این اثر بزرگ کوهها-که حیات را بر پهنای زمین میسر ساخته استبه دلیل آن است که سلسله کوههای پراکنده در پوسته سخت زمین،همانند کمربندزنجیرهای اطراف زمین را در بر گرفتهاند.
اکنون بهتر میتوانیم به ظرافت و دقت فرموده امام علیه السلام در خطبه یکم نهج البلاغهپی ببریم،که به جای کلمه جبال(کوهها) واژه صخور(صخرهها)را به کار برده«و وتدبالصخور میدان ارضه،و به کوههای گران،زمین را میخ کوب نموده به آن استواریبخشیده است».این گفتار،تفسیر آیه فوق الذکر است و جعلنا فی الارض رواسی انتمید بهم (5).امام علیه السلام جنبه«صخرهای»بودن کوهها را در جهت استحکام و استواریمرتبط میداند.
سلسله کوههای سنگی-با پستی و بلندیهایی که دارند-نقش بزرگی در تعادلزمین و ثبات اجزا و استواری پوسته آن دارند تا این کوهها با وجود شعلهور بودندرون و التهاب گداختههای آن،درهم شکسته و لرزان نشوند.
آشنایان با علوم طبیعی میدانند که زمین با حلقههایی از سلسله کوهها،محاصرهشده است و این امر عامل حفظ بیشتر ثبات زمین میباشد.حکمت و چگونگیارتباط این سلسله کوهها با یک دیگر و جهت امتداد آنها نیز بر طبیعی دانان پوشیدهنیست.این سلسله کوهها بر اساس نظمی بدیع و محکم و توجه بر انگیز،زمین را بهشکل حلقههایی کوهستانی در آورده است که از چهار طرف آن را در بر گرفتهاند.
وقتی به نقشه طبیعی زمین نظر میافکنیم،ناهم واریهای زمین را به روشنیمشاهده میکنیم و میبینیم سلسله کوهها به طور عموم در طول هر قاره امتدادمییابد.گویا این کوهها ستون فقرات قارهها هستند.
هنگامی که به شبه جزیرههای هر قاره مینگریم سلسله کوهها را در طولانیترینشکل ممکن امتداد یافته مییابیم.در طول جزایر کوهستانی-بزرگ یا کوچک-نیزسلسله کوههایی یافت میشود.
امروزه با سیر و مطالعه در بستر دریاها و اقیانوسها به طور یقین ثابتشده استکه بیشتر جزیرهها و ارتفاعات آنها در حقیقت دامنه و امتداد سلسله کوهها وجزئی از آنها هستند،به این صورت که قسمتی از آن کوهها در آب دریاها فرو رفته وپوشیده شده و بخشی دیگر همانند جزیرهها،بر سطح آب آشکار است.
بنابر این تمام قارهها به وسیله سلسله کوهها و از طریق خشکی یا دریا به یک دیگرمتصلاند.جالب توجه استبدانیم،حلقهای از سلسله کوهها در زیر دریا و درنزدیکی ساحل شمالی قارههای سه گانه شمالی قرار دارد که کاملا اقیانوس منجمدشمالی را در بر گرفته است و بسیاری از جزیرههای حاشیه این ساحلبرجستگیهای آن سلسله کوهها هستند.
یعنی در قطب جنوب نیز حلقه دیگری از سلسله کوهها قرار دارد که قطبمنجمد جنوب را در بر گرفته است.بین دو حلقه یاد شده حلقههای دیگر سلسلهکوهها که در طول قارهها و اقیانوسها از شمال تا جنوب امتداد دارد پیوندی محکمایجاد کرده است.گویی این سلسله کوهها،چار چوبهایی مشبک هستند که پنجهدر دست آویز زمین زدهاند و از متلاشی شدن و تجزیه و پراکندگی ذرات زمین درفضا جلوگیری میکنند.
از جهت دیگر،درون زمین شعلهور است.آتش بر افروخته و زبانهدار وخشمگینی در درون زمین شعلهور است،گویی نزدیک است از خشم به جوش وخروش آید و اگر ضخامت و سختی پوسته زمین نبود،این آتش بر افروخته زمین رادرهم میریخت.زمین لرزهها و آتش فشانهایی که گه گاه مشاهده میشود بخشیناچیز از التهاب و فوران آتش درونی زمین است.
سختی و ضخامت پوسته روی زمین-که از دیر باز سرد مانده است-از فوراندرون بر افروخته زمین مانع میشود و اگر سختی و صلابت پوسته زمین نبود،لرزشهای شدید و مستمر تمام زمین را فرا میگرفت.اگر خداوند زمین را نگهنمیداشت و آرامش نمیبخشید،زمین ساکنانش را در خود فرو میکشید واطرافش شکافته میشد و همه چیز در هم فرو میریخت.اما خداوند آسمان وزمین را نگاه میدارد تا از استواری که دارند نلغزند ان الله یمسک السماوات و الارض ان تزولا (6).
ملاحظه میشود که کوهها صخرههای کوهستانی سلسله واری هستند که زمین رااحاطه کرده اثر مستقیمی بر توازن زمین دارد و جلوی لرزش آن را میگیرد،به علاوهسختی این پوسته در بر گیرنده زمین جلوی اشتعال درونی زمین را نیز میگیرد،که درکلام مولا امیر مؤمنان علیه السلام به این حقایق آشکار(از دیدگاه علم روز)اشارت فرمودهاست (7).
1- سورههای رعد:3.نمل:61.حجر:19.ق:7.نحل:15.لقمان:10.انبیا:31.فصلت:10.مرسلات:27.
2- انبیا 21:31.
3- نبا 78:7.
4- خطبه شماره 211(صبحی صالح)ص 328.
5- انبیا 21:31.
6- فاطر 35:41.
7- برای توضیح بیشتر ر.ک:التمهید،ج 6،ص 161-151.